آخرین به‌روزرسانی:

Unfurl

ʌnˈfɜrːl ʌnˈfɜːl

گذشته‌ی ساده:

unfurled

شکل سوم:

unfurled

سوم‌شخص مفرد:

unfurls

وجه وصفی حال:

unfurling

معنی

adverb

گشودن، افراشتن (پرچم)، بادبان گستردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unfurl

  1. verb unroll, unfold, or spread out or be unrolled, unfolded, or spread out from a furled state
    Synonyms:
    open spread unfold expand display unwind loosen develop
    Antonyms:
    roll up

ارجاع به لغت unfurl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unfurl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unfurl

لغات نزدیک unfurl

پیشنهاد بهبود معانی