فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Unfurnished

ʌnˈfɜrːnɪʃt ʌnˈfɜːnɪʃt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    بدون اثاثیه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد unfurnished

  1. adjective Not equipped with what is needed especially furniture
    Antonyms: furnished

ارجاع به لغت unfurnished

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unfurnished» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unfurnished

لغات نزدیک unfurnished

پیشنهاد بهبود معانی