امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Unwise

    ˌʌnˈwaɪz ˌʌnˈwaɪz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective C2
    نادان، جاهل، غیرعاقلانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unwise

    1. adjective stupid, irresponsible
      Synonyms:
      childish foolhardy foolish ill-advised ill-considered immature impolitic improvident imprudent inadvisable inane inappropriate indiscreet inept injudicious misguided naive rash reckless senseless short-sighted silly thoughtless undesirable unfortunate unintelligent unsound witless
      Antonyms:
      responsible sagacious thoughtful wise

    ارجاع به لغت unwise

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unwise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unwise

    لغات نزدیک unwise

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return