آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Shortsighted

ˈʃɔːrtˈsaɪtəd ˈʃɔːtˈsaɪtəd

معنی shortsighted | جمله با shortsighted

adjective C2

(مربوط به دید و بینایی) نزدیک‌بین

She has to wear glasses because she's very short-sighted.

باید عینک بزند چون خیلی نزدیک‌بین است.

My brother has good eyesight whereas I am a little shortsighted.

برادرم بینایی خوبی دارد اما من کمی نزدیک‌بین هستم.

adjective

(فکر و اندیشه) نادوراندیش، کوته‌بین، کوته‌نظر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

This youth is shortsighted.

این جوان دوراندیش نیست.

When I was young, I was shortsighted.

وقتی جوان بودم، کوته‌بین بودم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد shortsighted

ارجاع به لغت shortsighted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shortsighted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shortsighted

لغات نزدیک shortsighted

پیشنهاد بهبود معانی