فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Shorts

ʃɔːrts ʃɔːts
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun plural A2
    شلوارک، شلوار کوتاه (یا لباس زیر مردانه)
    • - Football players wear shorts.
    • - فوتبالیست‌ها شلوار کوتاه می‌پوشند.
    • - I need to buy a new pair of shorts for my upcoming beach vacation.
    • - برای تعطیلات ساحلی پیش‌رو باید شلوارک جدیدی بخرم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد shorts

  1. noun Underpants worn by men
    Synonyms: underpants, briefs, short pants, drawers, athletic underwear, underdrawers, boxers, boxershorts, trunks

لغات هم‌خانواده shorts

ارجاع به لغت shorts

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shorts» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shorts

لغات نزدیک shorts

پیشنهاد بهبود معانی