Myopic

maɪˈɑːpɪk maɪˈɒpɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
وابسته به نزدیک‌بینی، نزدیک‌بین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد myopic

  1. adjective able only to see things near at hand
    Synonyms: astigmatic, biased, blind, halfsighted, nearsighted, presbyopic, shortsighted
    Antonyms: far-sighted

ارجاع به لغت myopic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «myopic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/myopic

لغات نزدیک myopic

پیشنهاد بهبود معانی