Impolitic

ɪmˈpɑːlət̬ɪk ɪmˈpɒlətɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
مخالف مصلحت، مخالف رویه صحیح، بیجا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- It is impolitic to protest.
- اعتراض کردن صلاح نیست.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد impolitic

  1. adjective unwise, careless
    Synonyms:
    stupid imprudent ill-advised injudicious rash careless inconsiderate ill-judged inadvisable misguided indiscreet tactless undiplomatic inexpedient brash maladroit untimely
    Antonyms:
    careful cautious wise discreet politic

ارجاع به لغت impolitic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impolitic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impolitic

لغات نزدیک impolitic

پیشنهاد بهبود معانی