با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Pleat

pliːt pliːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    pleated
  • شکل سوم:

    pleated
  • سوم‌شخص مفرد:

    pleats
  • وجه وصفی حال:

    pleating
  • شکل جمع:

    pleats

معنی

noun verb - transitive
چین، چین‌وشکن، تازده، چین‌چین کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pleat

  1. noun A line or an arrangement made by the doubling of one part over another
    Synonyms: crease, crimp, crinkle, crumple, fold, plica, plication, pucker, rimple, ruck, rumple, wrinkle
  2. verb To bend together or make a crease in so that one part lies over another
    Synonyms: crease, double, fold, ply, ruck
  3. noun Any of various types of fold formed by doubling fabric back upon itself and then pressing or stitching into shape
    Synonyms: plait, fold, crease, tuck, pleating, crimp, flounce, flute, gather, kilt, ruche, ruffle
  4. verb Fold into pleats,
    Synonyms: ruffle, plicate, goffer, crease, gather
  5. adjective
    Synonyms: pleated

ارجاع به لغت pleat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pleat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pleat

لغات نزدیک pleat

پیشنهاد بهبود معانی