امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Plication

    American: plɪˈkeɪʃən British: plɪˈkeɪʃən
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از plicature به‌ جای plication استفاده کرد.

    معنی

    noun
    چین، تاه، چین‌زنی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد plication

    1. noun A line or an arrangement made by the doubling of one part over another
      Synonyms:
      crease fold crimp crinkle crumple pleat plica pucker rimple ruck rumple wrinkle flexure bend
    1. noun The act of folding in parallel folds
      Synonyms:
      pleating

    ارجاع به لغت plication

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «plication» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plication

    لغات نزدیک plication

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return