با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Goffer

ˈɡɑːfər ˈɡəʊfə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun verb - transitive
(کاغذ یا پارچه را) چین‌دار یا چروک‌نما کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun verb - transitive
اتوی ویژه‌ی چروک‌اندازی
noun verb - transitive
(پارچه یا لباس) چین‌دار یا چروک‌نما کردن
verb - transitive noun
(پارچه یا کاغذ) چین، جعد، جوبه، چروک (goffering هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد goffer

  1. verb Make wavy with a heated goffering iron
    Synonyms: gauffer
  2. noun A zealously energetic person (especially a salesman)
    Synonyms: gopher
  3. noun An iron used to press pleats and ridges
    Synonyms: gauffer, goffering iron, gauffering iron
  4. noun An ornamental frill made by pressing pleats
    Synonyms: gauffer

ارجاع به لغت goffer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «goffer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/goffer

لغات نزدیک goffer

پیشنهاد بهبود معانی