گذشتهی ساده:
goggledشکل سوم:
goggledسومشخص مفرد:
gogglesوجه وصفی حال:
gogglingشکل جمع:
gogglesچشم گرداندن، چپ نگاه کردن، گشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
When the tourists saw Alli-Ghappu, they goggled.
وقتی که توریستها عالیقاپو را دیدند از شگفتی چشمهایشان از حدقه بیرون زد.
a pair of goggles
عینک ایمنی (یا زیر آبی)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «goggle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/goggle