گذشتهی ساده:
gawkedشکل سوم:
gawkedسومشخص مفرد:
gawksوجه وصفی حال:
gawkingشکل جمع:
gawksشکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: gawp
بیخیال نگاه کردن، احمقانه نگاه کردن، با دهان باز خیره شدن (از روی تعجب)، با دهان باز نگاه کردن، هاجوواج نگاه کردن
The tourist stood there gawking at the skyscrapers.
توریست آنجا ایستاده بود و با دهان باز به آسمانخراشها نگاه میکرد.
It's impolite to gawk at strangers in public places.
هاجوواج نگاه کردن به غریبهها در مکانهای عمومی بیادبانه است.
(آدم) بیدستوپا، دستوپاچلفتی، نادان، احمق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Don't be such a gawk and pay attention to what you're doing!
اینقدر نادان نباش و به کاری که انجام میدهی توجه کن!
It's hard to take you seriously when you act like such a gawk all the time.
سخت است که شما را جدی بگیریم، وقتی که همیشه مثل یک آدم بیدستوپا رفتار میکنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gawk» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gawk