گذشتهی ساده:
rubberneckedشکل سوم:
rubberneckedسومشخص مفرد:
rubbernecksوجه وصفی حال:
rubberneckingشکل نوشتاری دیگر این لغت: rubbernecker
(آدم) فضول، چشمچران، کنجکاو
The rubberneck's curiosity led to a dangerous situation on the highway.
کنجکاوی آدم فضول به موقعیت خطرناکی در بزرگراه منجر شد.
Don't be a rubberneck and focus on the road ahead.
کنجکاو نباشید و روی جاده پیش رو تمرکز کنید.
سفر گردشگر، توریست، جهانگرد، سیاح
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی سفر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The city’s famous landmarks attract countless rubbernecks each year.
نقاط دیدنی معروف شهر هرساله گردشگران بیشماری را جذب میکند.
Every summer, rubbernecks flock to the cliff to take selfies.
هر تابستان، توریستها برای گرفتن سلفی به سمت صخره میروند.
(با کنجکاوی و فضولی) نگاه کردن، خیره شدن
People tend to rubberneck when they see a celebrity walking down the street.
مردم وقتی میبینند که یک سلبریتی در خیابان قدم میزند، خیره میشوند.
Tourists often rubberneck at the skyscrapers in awe of their size and grandeur.
گردشگران اغلب بهدلیل ترس از بزرگی و عظمت آسمانخراشها به آنها نگاه میکنند.
سفر سیاحت کردن، گشتوگذار کردن
The tourists rubbernecked at the famous landmarks in the city.
گردشگران به نقاط دیدنی معروف شهر گشتوگذار کردند.
We decided to rubberneck through the historic district on our vacation.
ما تصمیم گرفتیم در تعطیلات خود به منطقهی تاریخی سیاحت کنیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rubberneck» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rubberneck