فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Gape

ɡeɪp ɡeɪp

گذشته‌ی ساده:

gaped

شکل سوم:

gaped

سوم‌شخص مفرد:

gapes

وجه وصفی حال:

gaping

شکل جمع:

gapes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive

خمیازه، نگاه خیره با دهان‌باز، خلا ، خمیازه کشیدن، دهان را خیلی باز کردن، با شگفتی نگاه کردن، خیره نگاه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The natives gaped at the Europeans.

بومی‌ها با دهان باز به اروپایی‌ها نگاه می‌کردند.

a gaping hole

سوراخ بزرگ (یا بزرگ‌شونده)

نمونه‌جمله‌های بیشتر

As the lecture dragged on, Ahmad got the gapes.

وقتی که خطابه به درازا کشید، احمد به دهان‌دره افتاد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gape

  1. verb gawk
    Synonyms:
    look stare eye peer goggle ogle focus take in size up eyeball bore glare rubberneck wonder beam gloat get a load of get an eyeful give the eye yawp
  1. verb be wide open
    Synonyms:
    split part divide crack gap yawn cleave yaw dehisce frondesce
    Antonyms:
    close

Collocations

the gapes

بیماری جوجه‌ی مرغ و خروس و سایر پرندگان که موجب تنگی نفس و خفگی می‌شود

ارجاع به لغت gape

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gape» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gape

لغات نزدیک gape

پیشنهاد بهبود معانی