گذشتهی ساده:
replicatedشکل سوم:
replicatedسومشخص مفرد:
replicatesوجه وصفی حال:
replicatingکپی کردن، بازسازی کردن، تکرار کردن، بازتولید کردن، مشابهسازی کردن
The software was designed to replicate human decision-making in specific situations.
این نرمافزار طراحی شده بود تا تصمیمگیری انسان را در شرایط خاص مشابهسازی کند.
He tried to replicate the recipe exactly, but the dish still tasted slightly different.
او تلاش کرد دستور پخت را کپی کند، اما غذا همچنان کمی متفاوت از آب درآمد.
to replicate a statistical experiment
تجربهی آماری را پدیسار (یا تکرار) کردن
زیستشناسی کامپیوتر همتاسازی کردن، تکثیر کردن، تکثیر شدن، همانندسازی کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Computer worms replicate automatically and move across networks without user interaction.
کرمهای رایانهای بهصورت خودکار تکثیر میشوند و بدون دخالت کاربر در شبکهها جابهجا میشوند.
Some bacteria can replicate themselves every few minutes under ideal conditions.
برخی باکتریها در شرایط ایدهآل میتوانند هر چند دقیقه از خود نسخهی جدیدی تولید کنند.
گذشتهی ساده replicate در زبان انگلیسی replicated است.
شکل سوم replicate در زبان انگلیسی replicated است.
وجه وصفی حال replicate در زبان انگلیسی replicating است.
سومشخص مفرد replicate در زبان انگلیسی replicates است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «replicate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/replicate