با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Retroflex

ˈretrəfleks ˈretrəfleks
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
برگشتن، خمیدن، خمیده به عقب، قفا رفتن زبان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد retroflex

  1. adjective Bent or curved backward
    Synonyms: retroflexed
  2. verb Bend or turn backward
    Synonyms: replicate
  3. adjective Pronounced with the tip of the tongue turned back toward the hard palate
    Synonyms: cacuminal

ارجاع به لغت retroflex

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retroflex» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/retroflex

لغات نزدیک retroflex

پیشنهاد بهبود معانی