گذشتهی ساده:
retrofittedشکل سوم:
retrofittedسومشخص مفرد:
retrofitsوجه وصفی حال:
retrofittingشکل جمع:
retrofitsبهسازی کردن (هواپیما یا موشک یا ماشینآلات مستعمل و غیره) (انجام دادن تغییر و تبدیل در ساختمان یا طرز کار و غیره و افزودن تجهیزات نوینتر برای بهبود در عملکرد)
The company decided to retrofit their old machinery.
این شرکت تصمیم گرفت ماشینآلات قدیمی خود را بهسازی کند.
The car enthusiast decided to retrofit his classic car.
این علاقهمند به خودرو تصمیم گرفت خودروی کلاسیک خود را بهسازی کند.
بهسازی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The city council approved a retrofit project for the local library.
شورای شهر پروژهی بهسازی کتابخانهی محلی را تصویب کرد.
The homeowners invested in a retrofit of their older home.
صاحبان خانه برای بهسازی خانهی قدیمی خود سرمایهگذاری کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «retrofit» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retrofit