فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Retrofit

ˈretrəfɪt ˈretrəʊfɪt

گذشته‌ی ساده:

retrofitted

شکل سوم:

retrofitted

سوم‌شخص مفرد:

retrofits

وجه وصفی حال:

retrofitting

شکل جمع:

retrofits

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

بهسازی کردن (هواپیما یا موشک یا ماشین‌آلات مستعمل و غیره) (انجام دادن تغییر و تبدیل در ساختمان یا طرز کار و غیره و افزودن تجهیزات نوین‌تر برای بهبود در عملکرد)

The company decided to retrofit their old machinery.

این شرکت تصمیم گرفت ماشین‌آلات قدیمی خود را بهسازی کند.

The car enthusiast decided to retrofit his classic car.

این علاقه‌مند به خودرو تصمیم گرفت خودروی کلاسیک خود را بهسازی کند.

noun countable

بهسازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The city council approved a retrofit project for the local library.

شورای شهر پروژه‌ی بهسازی کتابخانه‌ی محلی را تصویب کرد.

The homeowners invested in a retrofit of their older home.

صاحبان خانه برای بهسازی خانه‌ی قدیمی خود سرمایه‌گذاری کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت retrofit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retrofit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retrofit

لغات نزدیک retrofit

پیشنهاد بهبود معانی