آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Portrait

ˈpɔːrtrɪt ˈpɔːtrɪt

شکل جمع:

portraits

معنی portrait | جمله با portrait

noun countable B2

پرتره، تصویر، عکس، نقاشی (از چهره)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

مشاهده

The museum displayed a stunning collection of various portraits.

در این موزه کلکسیونی‌ خیره‌کننده از پرتره‌های مختلف به نمایش گذاشته شد.

He took out his phone and snapped a quick portrait of his friend at the beach.

تلفنش را بیرون آورد و عکسی سریع از دوستش در ساحل گرفت.

noun countable

بازنمود، بازتاب، توصیف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

This poem offers a portrait of the medieval Hamedan.

این شعر بازنمودی از همدان قرون وسطی را ارائه می‌دهد.

The biography provided a vivid portrait of him.

بیوگرافی بازنمود واضحی از او ارائه می‌دهد.

adjective

پرتره، عمودی (مربوط به صفحه در چاپ یا حالتی در نمایشگر تلفن‌های همراه و تبلت‌ها که در آن طول بیشتر از عرض آن باشد)

The book was printed in a portrait format.

این کتاب به صورت عمودی چاپ شده است.

The digital photo frame can be adjusted to display images in either landscape or portrait mode.

قاب عکس دیجیتال را می‌توان برای نمایش تصاویر در حالت افقی یا پرتره تنظیم کرد.

noun countable

سردیس، تندیس، پیکره، مجسمه (از چهره)

The artist spent days meticulously sculpting a portrait of her subject.

این هنرمند چندین روز با نهایت دقت وقت صرف کرد تا تندیسی از سوژه‌ی خود خلق کند.

They found an ancient portrait buried near the ruins.

آن‌ها مجسمه‌ی باستانی‌ای را در نزدیکی ویرانه‌ها کشف کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد portrait

  1. noun any likeness of a person, in any medium

سوال‌های رایج portrait

معنی portrait به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی portrait در زبان فارسی به «پرتره» یا «چهره‌نگاره» ترجمه می‌شود.

این واژه به تصویر یا نقاشی‌ای گفته می‌شود که چهره یا شخصیت یک فرد را به صورت هنری و با جزئیات به نمایش می‌گذارد. پرتره از دیرباز یکی از شاخه‌های مهم هنرهای تجسمی بوده و نقاشان بزرگی در تاریخ هنر، با خلق آثار پرتره به بیان احساسات، شخصیت و جایگاه اجتماعی افراد پرداخته‌اند.

در اصل، پرتره تنها محدود به تصویرسازی چهره نیست، بلکه گاهی تمام بدن یا بخشی از آن را شامل می‌شود تا جلوه‌ی کاملی از فرد به نمایش گذاشته شود. این نوع هنر هنرمند را قادر می‌سازد تا نه تنها ظاهر فیزیکی، بلکه درونیات، حالات روحی و حتی ویژگی‌های اجتماعی و فرهنگی فرد را منتقل کند. به همین دلیل، پرتره‌ها اغلب روایت‌گر داستان‌های شخصی یا تاریخی نیز هستند.

در دوره‌های مختلف تاریخی، سبک‌ها و تکنیک‌های متنوعی برای خلق پرتره توسعه یافته‌اند. از پرتره‌های واقع‌گرایانه و دقیق دوره‌ی رنسانس تا سبک‌های انتزاعی و مدرن، هر یک بازتابی از زمانه و روحیه‌ی هنری دوران خود به شمار می‌روند. همچنین، پرتره‌های عکاسی که از قرن نوزدهم به بعد رواج یافتند، امکان ثبت دقیق‌تر چهره و لحظات زندگی را برای عموم فراهم کردند.

پرتره‌ها علاوه بر کاربرد هنری، در زمینه‌های مختلفی چون سیاست، جامعه‌شناسی و فرهنگ نقش دارند. به عنوان مثال، تصاویر پرتره‌ای رهبران سیاسی، هنرمندان، و افراد تأثیرگذار، بخشی از حافظه‌ی جمعی جامعه را تشکیل می‌دهند و در شناسایی هویت فرهنگی و تاریخی اهمیت فراوان دارند.

از نظر تکنیکی، خلق یک پرتره موفق نیازمند دقت، مهارت و درک عمیق از ویژگی‌های فردی است. هنرمند باید بتواند ابعاد مختلف چهره، نورپردازی، و حالات روانی را به گونه‌ای تلفیق کند که اثر نهایی نه تنها زیبا بلکه پرمفهوم و زنده به نظر برسد. در این مسیر، پرتره‌ها تبدیل به آینه‌ای برای شناخت بهتر انسان و پیچیدگی‌های وجودی او می‌شوند.

پرتره به عنوان یک شاخه‌ی هنری، پلی است میان هنر و انسانیت؛ اثری که نه تنها تصویری از چهره است، بلکه بیانگر روح، شخصیت و داستان زندگی فرد نیز می‌باشد. پرتره‌ها همواره جایی ویژه در قلب فرهنگ‌ها و هنرها داشته و دارند و همچنان به عنوان یک ابزار مهم برای ثبت هویت انسانی به کار می‌روند.

شکل جمع portrait چی میشه؟

شکل جمع portrait در زبان انگلیسی portraits است.

ارجاع به لغت portrait

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «portrait» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/portrait

لغات نزدیک portrait

پیشنهاد بهبود معانی