آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Photograph

ˈfoʊtəɡræf ˈfəʊtəɡrɑːf

گذشته‌ی ساده:

photographed

شکل سوم:

photographed

سوم‌شخص مفرد:

photographs

وجه وصفی حال:

photographing

شکل جمع:

photographs

معنی photograph | جمله با photograph

noun countable A2

عکس

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

an old photograph of my grandfather

عکس قدیمی پدربزرگم

verb - transitive verb - intransitive

عکس برداشتن، عکسبرداری کردن، عکس گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Khaju bridge has been photographed many times.

از پل خواجو بارها عکس‌برداری شده است.

She photographed the bride.

او از عروس عکس گرفت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The tree didn't photograph well.

عکس درخت خوب در نیامد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد photograph

  1. verb take a picture with a camera

Collocations

take photographs (of)

عکس گرفتن (از)

لغات هم‌خانواده photograph

  • verb - transitive
    photograph

سوال‌های رایج photograph

گذشته‌ی ساده photograph چی میشه؟

گذشته‌ی ساده photograph در زبان انگلیسی photographed است.

شکل سوم photograph چی میشه؟

شکل سوم photograph در زبان انگلیسی photographed است.

شکل جمع photograph چی میشه؟

شکل جمع photograph در زبان انگلیسی photographs است.

وجه وصفی حال photograph چی میشه؟

وجه وصفی حال photograph در زبان انگلیسی photographing است.

سوم‌شخص مفرد photograph چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد photograph در زبان انگلیسی photographs است.

ارجاع به لغت photograph

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «photograph» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/photograph

لغات نزدیک photograph

پیشنهاد بهبود معانی