وابسته به عکاسی، عکسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a photographic description of the trip
شرح مصور سفر
photographic realism in literature
واقعنمایی عکسمانند در ادبیات
Good detectives have photographic memories.
کاراگاهان خوب دارای حافظهی تصویری هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «photographic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/photographic