فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Photogenic

ˌfoʊt̬oʊˈdʒenɪk ˌfəʊtəˈdʒenɪk / / ˌfəʊtəʊ-

معنی و نمونه‌جمله

adjective

خوش‌عکس، ایجاد شده در اثر نور و روشنایی، روشنی‌زا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

My daughter Julie is very photogenic.

دخترم، جولی خیلی خوش‌عکس است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد photogenic

  1. adjective
    Synonyms:
    self-luminous self-luminescent bioluminescent chemiluminescent noctilucent thermoluminescent triboluminescent
  1. noun
    Synonyms:
    electroluminescent

لغات هم‌خانواده photogenic

ارجاع به لغت photogenic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «photogenic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/photogenic

لغات نزدیک photogenic

پیشنهاد بهبود معانی