گذشتهی ساده:
profiledشکل سوم:
profiledسومشخص مفرد:
profilesوجه وصفی حال:
profilingشکل جمع:
profilesمعرفینامه، شرح حال، پروفایل
Journalists often write profiles to introduce public figures.
روزنامهنگاران اغلب برای معرفی افراد مشهور، پروفایل مینویسند.
The article included a detailed profile of the new CEO.
مقاله شامل شرح حال دقیقی از مدیرعامل جدید بود.
شبکههای اجتماعی پروفایل، صفحهی شخصی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
You can add hobbies and interests to your social media profile.
میتوانید سرگرمیها و علایق خود را به پروفایل شبکهی اجتماعیتان اضافه کنید.
Privacy settings let you control who can see your profile.
تنظیمات حریم خصوصی به شما امکان میدهد کنترل کنید چه کسی میتواند پروفایل شما را ببیند.
جایگاه عمومی، میزان توجه عمومی، شهرت، اعتبار عمومی
Increasing your profile on social media can attract more customers.
افزایش شهرت شما در شبکههای اجتماعی میتواند مشتریان بیشتری جذب کند.
The charity gained more profile after the media coverage.
این مؤسسهی خیریه پساز پوشش رسانهای، اعتبار عمومی بیشتری پیدا کرد.
نیمرخ
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی فوق متوسط
I saw her profile in the mirror.
نیمرخ او را در آینه دیدم.
Drawing a profile requires careful attention to the nose and chin.
ترسیم نیمرخ، نیاز به دقت در بینی و چانه دارد.
the profile of a distant mountain
نمای یک کوه دور دست
معرفی کردن، شرح حال نوشتن
The website profiles successful entrepreneurs from around the world.
این وبسایت، کارآفرینان موفق از سراسر جهان را معرفی میکند.
The newspaper profiled the new mayor in a detailed article.
روزنامه، شهردار جدید را در مقالهای تفصیلی معرفی کرد.
پروفایل کردن، پیشبینی کردن (رفتار یا خصوصیات کسی بر اساس اطلاعات موجود)
Banks profile clients to detect unusual financial activity.
بانکها مشتریان را پروفایل میکنند تا فعالیت مالی غیرمعمول را شناسایی کنند.
Police officers sometimes profile suspects based on past crimes.
افسران پلیس گاهی مظنونان را بر اساس جرایم گذشته پیشبینی میکنند.
مشخصات جمعیت شناختی
گذشتهی ساده profile در زبان انگلیسی profiled است.
شکل سوم profile در زبان انگلیسی profiled است.
شکل جمع profile در زبان انگلیسی profiles است.
وجه وصفی حال profile در زبان انگلیسی profiling است.
سومشخص مفرد profile در زبان انگلیسی profiles است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «profile» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/profile