امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Biography

baɪˈɑːɡrəfi baɪˈɒɡrəfi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    biographies

معنی و نمونه‌جمله

noun B1
زیست‌نامه، بیوگرافی، تاریخچه زندگی، تذکره، زندگی‌نامه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- a biography of Hafez
- زندگی‌نامه‌ی حافظ
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد biography

  1. noun account of person’s life
    Synonyms: adventures, autobiography, bio, biog, close-up, confessions, diary, experiences, journal, letters, life, life history, life story, memoir, personal account, personal anecdote, personal narrative, personal record, picture, profile, résumé, saga, sketch, vita

ارجاع به لغت biography

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «biography» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/biography

لغات نزدیک biography

پیشنهاد بهبود معانی