ترکیب این پیشوند با واژههای دیگر، معانی مختلفی را میسازد مانند biography به معنی زندگینامه.
وابسته به زیست (زندگی) یا زیستشناسی، زیست -
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
He wrote a biography of Winston Churchill.
او شرح زندگی وینستون چرچیل را نوشت.
In her autobiography she occasionally refers to her unhappy schooldays.
او در زندگینامهی خود گهگاه به روزهای ناخوش مدرسهاش اشاره میکند.
His autobiography is padded with boring anecdotes.
زندگینامهی خودنوشت او مملو از حکایات خستهکننده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bio-» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bio-2