فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Autobiography

ˌɑːt̬əbaɪˈɑːɡrəfi ˌɔːtəbaɪˈɒɡrəfi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    autobiographies

معنی

  • noun
    خودزیست‌نامه، خود‌زندگی‌نامه، نگارش شرح زندگی شخصی به‌وسیله‌ی خود او
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد autobiography

  1. noun written account of one’s own life
    Synonyms: adventures, bio, biography, confession, diary, experience, journal, letter, letters, life, life story, memoir, personal history, reminiscences, self-portrayal

ارجاع به لغت autobiography

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «autobiography» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/autobiography

لغات نزدیک autobiography

پیشنهاد بهبود معانی