گذشتهی ساده:
diagrammedشکل سوم:
diagrammedسومشخص مفرد:
diagramsوجه وصفی حال:
diagrammingشکل جمع:
diagramsنمودار، طرح ساده، نقشهی شماتیک، شکل، طرحواره، ترسیم
Draw me a diagram of the engine!
نمودار موتور را برایم بکش!
He prepared a diagram to illustrate the process of water purification.
او طرحوارهای آماده کرد تا فرایند تصفیهی آب را نشان دهد.
a diagram of the nervous system
نمودار سلسلهی اعصاب
بهصورت نمودار نشان دادن، به شکل ساده ترسیم کردن، طرحواره کشیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He diagrammed his rout on the white tablecloth.
او نمودار مسیر خود را روی رومیزی سفید ترسیم کرد.
The teacher diagrammed the relationship between the characters in the novel.
معلم روابط میان شخصیتهای رمان را به شکل ساده ترسیم کرد.
گذشتهی ساده diagram در زبان انگلیسی diagrammed است.
شکل سوم diagram در زبان انگلیسی diagrammed است.
شکل جمع diagram در زبان انگلیسی diagrams است.
وجه وصفی حال diagram در زبان انگلیسی diagramming است.
سومشخص مفرد diagram در زبان انگلیسی diagrams است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «diagram» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/diagram