امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Paling

    ˈpeɪlɪŋ ˈpeɪlɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      paled

    • شکل سوم:

      paled

    • سوم‌شخص مفرد:

      pales

    معنی

    noun
    نرده‌سازی، حصار‌کشی، نرده، پرچین

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد paling

    1. noun That which surrounds an enclosure
      Synonyms:
      enclosure hedge picket
    1. verb Turn pale, as if in fear
      Synonyms:
      whitening bleaching blanching blenching staking picketing lighting fencing fading fainting enclosing encircling dulling diminishing
      Antonyms:
      radiating glowing brightening darkening
    1. noun A fence made of upright pickets
      Synonyms:
      picket-fence

    ارجاع به لغت paling

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «paling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/paling

    لغات نزدیک paling

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return