گذشتهی ساده:
surroundedشکل سوم:
surroundedسومشخص مفرد:
surroundsوجه وصفی حال:
surroundingفرا گرفتن، محاصره کردن، احاطه کردن، دوره کردن، در میان گرفتن
Police surrounded the house.
پلیس خانه را محاصره کرد.
A high wall surrounds the city.
دیوار بلندی شهر را درمیان میگیرد.
He was surrounded by evil friends.
دوستان بد دور او را گرفتند.
A pine forest surrounds the cottage.
جنگل درختان کاج کلبه را در برگرفته است.
پیرامون، دورتادور، اطراف، سراسر، سرتاسر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The surround of the concert venue was filled with excited fans.
اطراف محل کنسرت پر از طرفداران هیجانزده بود.
The high walls provided a secure surround for the castle.
دیوارهای بلند پیرامونی امن برای قصر ایجاد کرده بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «surround» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/surround