شکل جمع:
go-aroundsشکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: go round
شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun): go-around
چرخیدن، گردیدن (مثل چرخ)
The car tires started to go around faster as we accelerated.
وقتی گاز دادیم لاستیکهای ماشین با سرعت بیشتری شروع به چرخیدن کردند.
I need to fix the fan in my room as it doesn't go round anymore.
باید پنکهی اتاقم را تعمیر کنم چون دیگر نمیچرخد.
به همه رسیدن، برای همه کافی بودن (به ویژه در مورد غذا و خوراکی برای پخش در بین گروه دوستان)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I hope there is enough food to go round.
امیدوارم غذای کافی به همه برسد.
There was more than enough chocolate to go around.
شکلات بیش از نیاز برای برای همه کافی است.
به رفتاری ادامه دادن (رفتار نادرست)
He can't go round being rude to people.
او نباید به رفتار بیادبیاش با مردم ادامه دهد.
She was going round looking for a fight.
او به رفتار دعوایی بودنش ادامه میداد.
به دیدن کسی رفتن، به کسی سر زدن (در خانهی آن شخص)
I'll go round later and see how she is.
بعداً به دیدنش میروم تا ببینم حالش چطور است.
Let's go round to Sarah's house.
بیا بریم خونهی سارا.
پخش شدن، دهان به دهان گشتن، شایع شدن، سر زبانها افتادن (شایعه و غیره)، شیوع پیدا کردن، شایع شدن (بیماری و غیره)
There's a rumour going round the village.
شایعهای در روستا دهان به دهان میگردد.
This virus has been going round for days.
این ویروس چند روزی است که دارد شیوع پیدا میکند.
اینور و آنور رفتن، گشتن، اینجا و آنجا سر زدن
It's always fun to go around a new city.
اینور و آنور رفتن در یک شهر جدید همیشه سرگرمکننده است.
Let's go round the museum.
بیا موزه رو بگردیم.
کشمکش، مشاجره
The go-around between the two politicians escalated quickly.
کشمکش بین این دو سیاستمدار بهسرعت بالا گرفت.
The go-around between the coach and the player became physical.
مشاجرهی بین مربی و بازیکن فیزیکی شد.
دور
Due to heavy traffic, the car had to make a go-around and find an alternative route.
به دلیل ترافیک سنگین، خودرو مجبور به دور زدن و یافتن مسیر جایگزین شد.
The pilot initiated a go-around after receiving a warning from the control tower.
خلبان پس از دریافت اخطار از برج مراقبت شروع به دور زدن کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «go around» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-around-2