با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Enclave

ˈɑːŋkleɪv ˈeŋkleɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    درون‌بوم (یک واحد ارضی یا فرهنگی یا اجتماعی مشخص که در داخل یا گویی در داخل قلمرو خارجی محصور شده است)
    • - San Marino is an enclave within Italy.
    • - سن‌مارینو درون‌بومی در ایتالیا است.
    • - The university campus functioned as a diverse enclave of knowledge and learning.
    • - پردیس دانشگاه به‌مثابه‌ی درون‌بومی متنوع از دانش و یادگیری عمل می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت enclave

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enclave» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enclave

لغات نزدیک enclave

پیشنهاد بهبود معانی