با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Enclave

ˈɑːŋkleɪv ˈeŋkleɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
درون‌بوم (یک واحد ارضی یا فرهنگی یا اجتماعی مشخص که در داخل یا گویی در داخل قلمرو خارجی محصور شده است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- San Marino is an enclave within Italy.
- سن‌مارینو درون‌بومی در ایتالیا است.
- The university campus functioned as a diverse enclave of knowledge and learning.
- پردیس دانشگاه به‌مثابه‌ی درون‌بومی متنوع از دانش و یادگیری عمل می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت enclave

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enclave» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enclave

لغات نزدیک enclave

پیشنهاد بهبود معانی