فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Beleaguer

bəˈliːɡər bɪˈliːɡə

گذشته‌ی ساده:

beleaguered

شکل سوم:

beleaguered

سوم‌شخص مفرد:

beleaguers

وجه وصفی حال:

beleaguering

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

محاصره کردن، احاطه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a beleaguered city

شهر در محاصره

She was beleaguered by naughty children.

بچه‌های شیطان او را به ستوه آوردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

A beleaguered space program.

برنامه‌ی فضایی که از هر سو با اشکال مواجه است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beleaguer

  1. verb harass, besiege
    Synonyms:
    annoy bother pester tease badger nag harry vex worry plague persecute besiege harass beset set upon put upon blockade storm gnaw bedevil

ارجاع به لغت beleaguer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beleaguer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beleaguer

لغات نزدیک beleaguer

پیشنهاد بهبود معانی