آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Circumscribe

ˈsɜrːkəmskraɪb ˈsɜːkəmskraɪb

معنی circumscribe | جمله با circumscribe

verb - transitive

نوشتن در دور، محدود و مشخص کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

to circumscribe a word

دور واژه‌ای خط کشیدن

Moral considerations circumscribe the freedom in clothing.

ملاحظات اخلاقی آزادی جامه‌پوشی را محدود می‌کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to circumscribe a heart patient's activity

فعالیت بیمار قلبی را محدود کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد circumscribe

ارجاع به لغت circumscribe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «circumscribe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/circumscribe

لغات نزدیک circumscribe

پیشنهاد بهبود معانی