حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
Circumscissile
معنی circumscissile
adjective
(گیاهشناسی - درمورد برخی نیامهای تخم و پوشینههای گیاهی) پیرا شکاف (متمایل به پیدا کردن شکاف در سرتاسر پیرامون نیام یا پوشینه)، گرداشکاف
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ارجاع به لغت circumscissile
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «circumscissile» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/circumscissile
لغات نزدیک circumscissile
- - circumradius
- - circumrotate
- - circumscissile
- - circumscribe
- - circumscription