آخرین به‌روزرسانی:

Ration

ˈræ- / / ˈreɪ- ˈræʃn

گذشته‌ی ساده:

rationed

شکل سوم:

rationed

سوم‌شخص مفرد:

rations

وجه وصفی حال:

rationing

شکل جمع:

rations

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive

(نظامی) جیره، مقدار جیره روزانه، سهم، خارج قسمت،سهمیه، سهم دادن، جیره‌بندی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Everyone has a sugar ration of 3 kilograms.

سهمیه‌ی شکر هر نفر 3 کیلو است.

My mother cooked three days' rations.

مادرم خوراک سه‌روزه پخت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The sailors were given their ration.

جیره‌ی ملوانان داده شد.

Sugar was rationed during the war.

در زمان جنگ شکر جیره‌بندی شده بود.

to ration the inhabitants of a besieged city

ساکنان شهر محاصره شده را جیره‌بندی کردن

We were rationed to two eggs a week.

هفته‌ای دو تخم‌مرغ به ما جیره می‌دادند.

They rationed out food to thousands of refugees.

بین هزاران آواره خوراک تقسیم کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ration

  1. noun allotment of limited supply
    Synonyms:
    share part portion allowance quota assignment distribution division measure supply bit cut food provision helping dole quantum store apportionment consignment meed piece of action drag provender
    Antonyms:
    whole
  1. verb divide something into portions
    Synonyms:
    distribute share allocate assign give out deal allot apportion divvy divvy up parcel parcel out mete mete out proportion prorate issue dole quota budget control limit restrict save conserve measure out
    Antonyms:
    gather collect

سوال‌های رایج ration

گذشته‌ی ساده ration چی میشه؟

گذشته‌ی ساده ration در زبان انگلیسی rationed است.

شکل سوم ration چی میشه؟

شکل سوم ration در زبان انگلیسی rationed است.

شکل جمع ration چی میشه؟

شکل جمع ration در زبان انگلیسی rations است.

وجه وصفی حال ration چی میشه؟

وجه وصفی حال ration در زبان انگلیسی rationing است.

سوم‌شخص مفرد ration چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد ration در زبان انگلیسی rations است.

ارجاع به لغت ration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ration

لغات نزدیک ration

پیشنهاد بهبود معانی