گذشتهی ساده:
helpedشکل سوم:
helpedسومشخص مفرد:
helpsشکل جمع:
helpingsکمک، یاری، یک وعده یا پرس خوراک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We decided to give them a helping hand.
تصمیم گرفتیم به آنها دست یاری بدهیم.
He ate three helpings of the vegetable dish all by himself.
او به تنهایی سه پرس از خوراک سبزی را خورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «helping» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/helping