فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Helpfulness

ˈhelpflnəs ˈhelpflnəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

مساعدت، یاریگری، کمک‌کنندگی، یاری‌رسانی، سودمندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

91 percent of people were satisfied with the speed, courtesy, and helpfulness of the staff.

۹۱ درصد از مردم از سرعت، ادب و مساعدت کارکنان راضی بودند.

I found friendliness and helpfulness in the most unexpected places.

دوستی و یاری‌رسانی را در غیرمنتظره‌ترین مکان‌ها جستم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد helpfulness

  1. noun assistance
    Synonyms:
    help aid usefulness convenience

لغات هم‌خانواده helpfulness

ارجاع به لغت helpfulness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «helpfulness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/helpfulness

لغات نزدیک helpfulness

پیشنهاد بهبود معانی