آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Serving

    ˈsɜrːvɪŋ ˈsɜːvɪŋ

    گذشته‌ی ساده:

    served

    شکل سوم:

    served

    سوم‌شخص مفرد:

    serves

    معنی serving | جمله با serving

    noun adjective

    پرس

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    I had a cup of tea and a large serving of cake.

    یک فنجان چای و یک تکه‌ی بزرگ کیک خوردم.

    He finished his food and ordered another serving.

    خوراک خود را تمام کرد و یک پرس دیگر سفارش داد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a serving dish

    بشقابی که در آن خوراک می‌دهند

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد serving

    1. noun an individual quantity of food
      Synonyms:
      portion helping plate service course plateful mess dollop service-of-process
    1. verb help to some food; help with food or drink
      Synonyms:
      helping assisting doing answering sufficing suiting
      Antonyms:
      receiving taking
    1. verb spend time in prison or in a labor camp
      Synonyms:
      doing following processing accepting agreeing
    1. verb serve a purpose, role, or function
      Synonyms:
      working doing acting helping assisting aiding attending benefitting catering supplying delivering furthering advancing promoting contributing offering dealing answering satisfying contenting suiting sufficing functioning availing ministering tending treating giving passing distributing ladling succoring officiating
    1. verb be used by; as of a utility
      Synonyms:
      benefitting availing profiting advantaging servicing completing booting
      Antonyms:
      refusing refraining dishonoring disgracing betraying
    1. verb work for or be a servant to
      Synonyms:
      working laboring assisting attending
    1. adjective
      Synonyms:
      aiding co-operating

    لغات هم‌خانواده serving

    • noun
      servant, serve, server, service, disservice, serving, servery, servicing, servility, servitude
    • adjective
      serviceable, servile, serving
    • verb - transitive
      serve, service

    سوال‌های رایج serving

    گذشته‌ی ساده serving چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده serving در زبان انگلیسی served است.

    شکل سوم serving چی میشه؟

    شکل سوم serving در زبان انگلیسی served است.

    سوم‌شخص مفرد serving چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد serving در زبان انگلیسی serves است.

    ارجاع به لغت serving

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «serving» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/serving

    لغات نزدیک serving

    • - servile
    • - servility
    • - serving
    • - serving specialist
    • - servitor
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.