فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Servery

ˈsɜːrvəri ˈsɜːvəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    انگلیسی بریتانیایی (نوعی میز کمکی که غذاها روی آن چیده شده‌ می‌شوند و پس از کشیدن یا برداشتن از روی آن‌ها به میز دیگری منتقل می‌شوند) میز پیشخان سرو غذا
    • - fast food servery
    • - میز کمکی فست‌فود
    • - Both bars are serviced by a central servery.
    • - سرویس‌دهی هر دو بار توسط میز کمکی مرکزی انجام می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات هم‌خانواده servery

ارجاع به لغت servery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «servery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/servery

لغات نزدیک servery

پیشنهاد بهبود معانی