فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Catering

ˈkeɪt̬ərɪŋ ˈkeɪ.tər.ɪŋ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B2

غذا و آشپزی پذیرایی، کترینگ (آماده‌سازی و پخت غذا و نوشیدنی در یک محل)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Their catering menu featured a variety of international dishes.

منوی کترینگ آن‌ها شامل انواع غذاهای بین‌المللی بود.

The event's success relied heavily on the quality of the catering.

موفقیت این رویداد شدیداً به کیفیت پذیرایی بستگی داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت catering

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «catering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/catering

لغات نزدیک catering

پیشنهاد بهبود معانی