آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Apportionment

American: əˈpɔːrʃənmənt British: əˈpɔːʃnmənt

معنی apportionment | جمله با apportionment

noun

حقوق تسهیم، تقسیم، تقسیم پولی بین اشخاص ذی‌نفع

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the apportionment of land among new settlers

تقسیم زمین میان کوچ‌گران جدید

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد apportionment

ارجاع به لغت apportionment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «apportionment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/apportionment

لغات نزدیک apportionment

پیشنهاد بهبود معانی