فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Universalize

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - transitive
    جامعیت بخشیدن به، عام کردن، جهانی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد universalize

  1. verb To make universal
    Synonyms: universalise, generalize

ارجاع به لغت universalize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «universalize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/universalize

لغات نزدیک universalize

پیشنهاد بهبود معانی