با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Universe

ˈjuːnəvɜrːs ˈjuːnəvɜːs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    universes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable B1
    دنیا، جهان، عالم وجود، گیتی، کیهان، کائنات، دهر، عالم
    • - They thought that the earth was the center of the universe.
    • - آنان فکر می‌کردند که کره‌ی زمین مرکز گیتی است.
    • - The universe seems to be expanding.
    • - به‌ نظر می‌رسد که جهان در حال گسترش است.
    • - A universe of pain and privation was threatening them.
    • - دنیایی از شکنجه و محرومیت آن‌ها را تهدید می‌کرد.
    • - His characters create their own universe in each story.
    • - در هر یک از داستان‌ها، شخصیت‌های او دنیای خود را به‌وجود می‌آورند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد universe

  1. noun everything in creation
    Synonyms: cosmos, everything, macrocosm, natural world, nature, world
    Antonyms: locality

ارجاع به لغت universe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «universe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/universe

لغات نزدیک universe

پیشنهاد بهبود معانی