صفت تفضیلی:
more domesticallyصفت عالی:
most domestically(کشور) بهطور داخلی، در داخل، در سطح ملی
Only a quarter of locomotives were domestically produced.
تنها یکچهارم لوکوموتیوها در داخل کشور تولید میشدند.
The movie made $76 million domestically but only $1.3 million abroad.
این فیلم ۷۶ میلیون دلار در داخل و فقط ۳/۱۱ میلیون دلار در خارج از کشور فروش داشت.
(به گونهای که به خانه یا خانواده مربوط شود) بهطور خانگی، بهطور خانوادگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I've never been so happy domestically.
هیچوقت تا این حد از نظر خانوادگی خوشحال نبودهام.
The media tries to make us believe that all women are domestically orientated.
رسانهها تلاش میکنند ما را به این باور برسانند که همهی زنان خانهدار هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «domestically» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/domestically