فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Domestic Partner

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

شریک زندگی، پارتنر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Nobody will ever fall on his knees and ask someone to be his domestic partner.

دیگر هیچکس زانو نمی‌زند و از کسی نمی‌خواهد که شریک زندگی‌اش باشد.

violence beyond domestic partner relationships

خشونت در بین پارتنرها

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد domestic partner

  1. noun live-in significant other
    Synonyms:
    partner lover companion spouse housemate cohabitant longtime companion beneficiary

ارجاع به لغت domestic partner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «domestic partner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/domestic-partner

لغات نزدیک domestic partner

پیشنهاد بهبود معانی