۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Spouse

spaʊs / / spaʊz spaʊs / / spaʊz

گذشته‌ی ساده:

spoused

شکل سوم:

spoused

وجه وصفی حال:

spousing

شکل جمع:

spouses

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable formal C2

حقوق همسر، شریک زندگی، زن، شوهر، زوج، زوجه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

My spouse and I went for a romantic dinner last night.

من و همسرم دیشب به یک شام عاشقانه رفتیم.

Showing appreciation for your spouse can strengthen your bond.

قدردانی از شریک زندگیتان می‌تواند پیوند شما را تقویت کند.

verb - transitive

قدیمی ازدواج کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She spoused him in a private ceremony at the beach.

او در یک مراسم خلوت در ساحل با او ازدواج کرد.

They plan to spouse one another in a traditional church wedding.

آن‌ها قصد دارند در یک عروسی سنتی کلیسا با یکدیگر ازدواج کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spouse

  1. noun one of a married couple
    Synonyms:
    partner mate companion husband wife man woman groom bride helpmate better half roommate

سوال‌های رایج spouse

گذشته‌ی ساده spouse چی میشه؟

گذشته‌ی ساده spouse در زبان انگلیسی spoused است.

شکل سوم spouse چی میشه؟

شکل سوم spouse در زبان انگلیسی spoused است.

شکل جمع spouse چی میشه؟

شکل جمع spouse در زبان انگلیسی spouses است.

وجه وصفی حال spouse چی میشه؟

وجه وصفی حال spouse در زبان انگلیسی spousing است.

ارجاع به لغت spouse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spouse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spouse

لغات نزدیک spouse

پیشنهاد بهبود معانی