شکل جمع:
bridesعروس، تازهعروس، عروس حجله
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the bride and the bride's mother
عروس و مادر عروس
The bride looked stunning in her white gown.
عروس با لباس سفیدش خیرهکننده به نظر میرسید.
The bride's family gathered around.
خانوادهی تازهعروس دور هم جمع شدند.
عروس و داماد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bride» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bride