امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Better Half

ˈbetərˈhæf ˈbetəhɑːf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun countable
همسر، زوجه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد better half

  1. noun partner in marriage
    Synonyms:
    consort espoused feme covert helpmate helpmeet husband mate partner rib significant other soul mate spouse wife

ارجاع به لغت better half

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «better half» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/better half

لغات نزدیک better half

پیشنهاد بهبود معانی