دیر شدن (اتفاق افتادن) بهتر از هرگز نشدن است.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He finally finished the paper. Better late than never as it was due last month.
او بالأخره مقالهاش را به پایان رساند دیر انجام دادن بهتر از هرگز انجام ندادن است چون این آخرین ماه مهلت او بود.
He showed up for the wedding when they were already cutting the cake. Better late than never.
او موقعی که آنها داشتند کیک میبریدند در عروسی حضور یافت. دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
I was thinking that you will not come to my help anymore, better late than never.
فکر میکردم که دیگر به کمکم نیایی دیر آمدن بهتر از هرگز نیامدن است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «better late than never» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/better-late-than-never