صفت تفضیلی:
more sedentaryصفت عالی:
most sedentaryیکجانشین، غیرمهاجر (جمعیت و غیره)
Sedentary birds often build their nests in the same location each year.
پرندگان غیرمهاجر اغلب هر سال در یک مکان لانه میسازند.
Sedentary civilizations, such as the ancient Mayans, were known for their advanced agricultural practices and complex social structures.
تمدنهای یکجانشین مانند مایاهای باستان به خاطر شیوههای کشاورزی پیشرفته و ساختارهای اجتماعی پیچیدهی خود شناخته شده بودند.
نشسته، پشت میزی (شغل و کار)، نشسته (کارگر)، کمتحرک، بیتحرک (زندگی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A sedentary job can lead to weight gain.
شغل پشت میزی میتواند منجر به اضافه شدن وزن شود.
sedentary lifestyle
سبک زندگی کمتحرک
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sedentary» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sedentary