نشسته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
All guests were seated before the ceremony began.
همهی مهمانان قبلاز شروع مراسم نشسته بودند.
He remained seated throughout the long meeting.
درطول جلسهی طولانی نشسته ماند.
Remain seated until the aircraft has come to a complete stop.
لطفاً تا توقف کامل هواپیما، روی صندلی بمانید.
Ladies and gentlemen, please be seated.
خانمها و آقایان، لطفاً بنشینید.
1- نشستن، جای گرفتن 2- (امر) بفرمایید بنشینید، بنشین!، بتمرگ!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «seated» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seated